مقاله بررسى نظري? تفسيري-تأويلى در نظام فکري ميرداماد
متکلِّم، محدِّث و فقیه آغاز قرن یازدهم است. هرچند آثار اندکى از او در حوز تفسیر متن باقى مانده، بررسى این مستندات در راه شناخت شیوههاى تفسیریتأویلى رایج در میان اندیشمندان مسلمان مفید است. میرداماد از سویى در مقام محدّث و فقیه، در چهارچوب برآمده از لفظ و با دغدغ آشکارکردن مراد صاحب متن، دست به تفسیر مىزند و از سویى دیگر، باورها و اصول اندیش فلسفىاش در تفسیر او از متن تأثیر تعیینکنندهاى دارد؛ تا جایی که پاى از دایر ظاهر و قراین سخن بیرون مىنهد و متن را براساس دریافتهاى فلسفى و حتى گاه ذوق عرفانى تأویل مىکند؛ البته گاه این تأویلها با